دهکده زبان

آشنایی با اصول و شیوه های ترجمه

برای شروع روند ترجمه، در ابتدا نیاز است تا متن مورد نظر با دقت مطالعه شود. و واحد ترجمه تعیین شود. واحد های مختلفی برای ترجمه در نظر گرفته شده است که شناخته شده ترین و مرسوم ترین آن، جمله است. در صورتی که واحد مورد نظر شما کلمه باشد، متن ترجمه شده فاقد یک دستی و همچنین یکپارچگی مورد نظر خواهد بود. چنانچه واحد ترجمه را پاراگراف در نظر بگیرید، به احتمال فراوان بخشی از جملات موجود در پاراگراف در چنین حالتی ترجمه نخواهند شد. در صورتی که در ترجمه یک جمله از ترجمه نهاد و گزاره شروع کنید، در چنین حالتی  تحلیل دستوری را رعایت نکرده اید. در چنین حالتی، ممکن است از لحاظ منطقی جملات شما درست به نظر برسند، ولی دسته ای از مفاهیم تنها در صورتی اعتبار پیدا می کنند که مترجم بتواند به درستی حال و هوای محیط و فرهنگ زبان مقصد را شناسایی کند و با آن آشنایی داشته باشد. به این ویژگی تحلیل کلام می گویند. به همین دلیل ضروری است تا قبل از شروع فرایند ترجمه، متن را مطالعه نمایید تا بتوانید شناخت درستی نسبت به موارد مطرح شده در آن به دست آورید و با رعایت تحلیل کلامی، ترجمه مناسبی را تحویل دهید.

نهاد به صورت کلی در قالب اسم ظاهر می شود و گزاره نیز توضیحاتی در مورد آن اسم بیان می نماید. عموماً قسمت اصلی گزاره فعل است که همراه چند صفت، مفعول، قید و همچنین متمم بخش های دیگر گزاره را تشکیل می دهد.

جملات کوتاه را با یک بار خواندن نیز می توان درک کرد و آن را به زبان مقصد ترجمه نمود. اما در جملات بزرگ تر نیاز است تا یک بار به صورت کامل جمله را بخوانیم و سپس کلمات جدید را مشخص و معنی آنها را تعیین کنیم. پس از انجام این مراحل می توان سراغ ترجمه جملات بلند رفت. گاهی وقت ها حتی یک کلمه نیز می تواند تعیین کننده مفهوم اصلی جمله باشد و پیام اصلی جمله را منتقل نماید.

در بعضی از مواقع ممکن است متوجه شویم که معنی یک کلمه با سایر بخش های موجود در جمله همخوانی ندارد. مشابه این مثال در واژه شیر در فارسی است که معانی متعددی دارد. در انگلیسی نیز کلمات مشابه زیادی وجود دارند. به عنوان مثال Book در دید اول به معنی کتاب است. ولی در عبارتی مانند book a restaurant مفهوم این کلمه کاملاً تغییر می کند. به همین دلیل استفاده از یک فرهنگ لغت در چنین حالتی کاملاً ضروری است.

گروهی از کلمات با هم یک جا می شوند و مفهوم جدیدی را تولید می نمایند. این عبارات با نام idiom شناخته می شوند. در چنین شرایطی چون معنی این عبارات به صورت کلمه به کلمه چاره ساز نیست، بهترین گزینه انتخاب نزدیک ترین معادل برای آنها است. به عنوان مثال بهترین معادل برای Sell short‌ در فارسی دست کم گرفتن است. از روی ظاهر این کلمات نمی توان به هیچ نحوی معنی آن را در فارسی تشخیص داد و تناسبی نیز بین معنی فارسی و کلمات انگلیسی آن نیز وجود ندارد.

دسته بعدی مشکل ساز در ترجمه ضرب المثل ها هستند. idiom ها به یک شخص و یا نوعی موضوع پذیرفته شده اشاره می کنند. ولی ضرب المثل ها در پشت خود حقایق و داستان هایی نهفته دارند. عموماً منشأ ضرب المثل ها سخنان افراد مشهور است و بیشتر برای نصیحت و موعظه سایرین مورد استفاده قرار می گیرد. برای ترجمه ضرب المثل ها نیاز است تا آشنایی دقیقی با هر دو زبان داشته باشیم. به عنوان مثال بهترین معادل To go with the stream در زبان فارسی “همرنگ جماعت شدن” است.

در مرحله بعد باید نوع و زمان افعال مورد توجه قرار گیرند. نیاز است تا نکات دیگری نیز باید در این زمینه در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال در زبان انگلیسی کلمه Must مفهوم اجبار را منتقل می کند. با این حال، عبارت have to خارج از اختیارات نویسنده و یا حتی گوینده است. با کاربرد should به خواننده می گوییم که بهتر است و یا به صلاح مخاطب است که کاری را انجام دهد. عبارت دیگری که در این دسته جای دارد، are supposed to است. این مورد در مقایسه با سایر موارد، وظیفه ای را برای شنونده تعیین می کند.

کسب اطلاعات در مورد سبک و یا استایل نوشته می تواند به مترجم کمک کند تا شیوه ای درست برای ترجمه بر گزیند. سبک های مورد نظر می توانند رسمی، کوچه بازاری، علمی، کنایه آمیز، طنز، محاوره ای و … باشند.

برای مثال مفهوم بیکار شدن را می توان به چند صورت مختلف ولی در سبک های متفاوت به کار برد. به عنوان مثال می توانیم بگوییم، “چرا بیکار شدی؟”، و یا هم معنی این عبارت ولی با سبکی متفاوت را استفاده کنیم: “چگونه شغل خود را از دست دادید؟”. در چنین شرایطی انتخاب با نویسنده است که با توجه به متن اصلی سبک و شیوه ترجمه مناسب را بر گزیند.

گاهی اوقات پس از ترجمه یک پاراگراف، ساختار های آن با هم هماهنگ نیستند و مشخص است که چنین ترجمه هایی دلنشین مترجم و خوانندگان آن نخواهد بود. یکی از علل مهم پدید آمدن چنین مشکلاتی عدم رعایت پیوستگی ساختاری و پیوستگی معنایی در پاراگراف های مختلف است. برای رفع این مشکل باید از نشانه ها و حروف ربط مناسبی استفاده کرد.

در مرحله بعد باید به نحوه قرار گرفتن واژه ها در کنار هم توجه کرد. برای بررسی چنین روندی نیاز است تا مترجمین با دستور زبان مقصد آشنا باشند. در جملات انگلیسی عموماً فعل بعد از فاعل و در ابتدای جمله جای می گیرد. ولی در جملات فارسی جای فعل معمولاً در انتهای جمله است. به همین دلیل بعد از شناسایی عناصر مختلف جمله، باید آنها را در محل مناسبشان قرار دهیم. جملات ترجمه شده نباید به گونه ای باشند که خواننده تشخیص دهد که این جملات حاصل ترجمه انگلیسی به فارسی است.

استفاده از جملات در زبان مقصد با نگه داشتن قالب های زبان مبدأ، با عنوان تداخل زبانی شناخته می شود. به عبارت دیگر تداخل زبانی نشان دهنده تاثیرات زبان مبدأ در زبان مقصد است. این نوع تاثیرات می تواند منفی و یا مثبت باشند. اثرات مثبت همانند واژگان مشترک می توانند باعث سرعت بخشیدن به روند ترجمه شوند. اثرات منفی این روند باعث بر هم خوردن ساختار های موجود در زبان مقصد خواهند شد. در نتیجه این تاثیرات، خوانایی متن کاهش می یابد.

در صورتی که ترتیب قرار گرفتن لغات در جمله های زبان مبدأ و مقصد یکسان باشند، تناظر صوری روی می دهد. به عنوان مثال turn left دارای تناظر صوری با معادل فارسی آن یعنی “به پیچ به چپ” است. گاهی اوقات مترجمین تازه کار سعی می کنند و یا ناچارند تا در تمامی قسمت های متن از نتاظر صوری استفاده کنند. چنین حالتی باعث بروز تداخل منفی در متن ترجمه شده می شود.

یکی دیگر از چالش های موجود در ترجمه shifting است. در چنین شرایطی نیاز است تا مترجم توانایی خود را در انتقال محتوا و همچنین جمله سازی نمایش دهد. در این حالت نیاز است تا مترجمین از قالب های زبانی موجود در زبان اصلی تا حد ممکن فاصله بگیرد و خود را به زبان مقصد نزدیک و نزدیک تر کند. هر چقدر که میزان جا به جایی در جملات بیشتر باشد به همان نسبت تناظر صوری نیز کاهش پیدا می کند.

معرفی انواع مختلف تغییر در ترجمه

  1. بارروینگ و یا قرض گرفتن.

در چنین حالاتی بعضی از کلمات بدون تغییر از زبان مبدأ وارد زبان مقصد می شوند. اکثر این واژه ها در میان زبان های مختلف مشترک هستند و استفاده می شوند. بخشی از این موارد عبارت‌اند از: هتل، سینما، بانک، رستوران و ….

  1. استفاده از ترتیب یکسان در ترجمه

در چنین شرایطی همان ترتیبی که در متن مبدأ استفاده شده است در متن مقصد نیز به کار خواهد رفت. برای مثال A Book for students که با ترتیب یکسانی ترجمه شده است: کتابی برای دانش آموزان.

  1. ترجمه کلمه به کلمه و یا تحت اللفظی

در چنین حالتی کلمات به همان شیوه ای که در زبان مبدأ استفاده شده است، در زبان مقصد نیز به کار می رود.

  1. ترجمه های تبدیلی

در چنین ترجمه ای تفاوت هایی در نقش دستوری جملات در متون مبدأ و مقصد به وجود آمده است. ممکن است کلمه ای که نقش اسم در جمله اصلی را داشته باشد، در ترجمه مقصد تبدیل به فعل و یا صفت شود.

  1. ترجمه های تعدیلی

در چنین شیوه ای مترجم قصد نزدیکی هر چه بیشتر متن ترجمه شده به زبان مقصد را دارد. به عنوان مثال در ترجمه عبارتی مانند Take it easy مترجم به جای استفاده از عبارت ” آسان بگیر” از ” سخت نگیر” استفاده می کند و یا به جای جمله نا مأنوس ” یادگیری زبان انگلیسی کار دشواری است” از جمله آشنا تر ” یادگیری زبان انگلیسی کار ساده ای نیست” استفاده نماید.

  1. ترجمه های معادل نویسی

در چنین ترجمه هایی بسیار کم از نتاظر صوری استفاده می کنیم و سعی می کنیم تا رسایی جملات را نیز به حداکثر برسانیم. این نوع ترجمه بیشتر برای ضرب المثل ها و اصطلاحات استفاده می شوند.

  1. ترجمه های فرهنگی

گاهی اوقات نمی توانیم هیچ گونه معادلی برای بعضی از واژه های فرهنگی به دست آوریم. در چنین حالتی نویسنده مجبور است تا نزدیک ترین معادل را برای این گونه عبارات بر گزیند و یا توضیحاتی برای روشن تر شدن این موضوعات بیان نماید. بعنوان مثال می توان عبارت Acts of God را با معادل سوانح طبیعی جایگزین کرد. ممکن است این ترجمه همخوانی درستی با سایر واژگان نداشته باشد به همین دلیل می توانیم از غضب الهی و یا قهر طبیعت به جای آن استفاده کنیم.

 

خروج از نسخه موبایل